دین و وطن در مقابل غرب/ نگاهی به جلدهای ۳۲ و ۳۳ مجموعه آثار مهندس بازرگان
منتشرشده در شماره ۴۳۹ روزنامه سازندگی در تاریخ ۱۲ مرداد ۹۸
مهدی بازرگان ازجمله مبارزان و اهالی سیاست و اندیشهی ایرانی بود که در راه مبارزه با استبداد و استعمار چه به لحاظ سیاسی و چه به لحاظ نظری همواره بر همدوشی و همراهی دو عنصر دین و ملیگرایی تأکید داشته و سابقهی عضویت، همراهی و همکاری او در جریانهای سیاسی و مبارزاتی و کارنامهی فعالیت اجرایی او نیز نشان از این دغدغهی دووجهی دارد.
مریم گنجی: در مواجهه با تجدد و تحولات معرفتی، سیاسی و اجتماعی ایرانیان دو سویهی ملیت و دین مناسبات پیچیده، درگیرانه و گاه پرتنشی را تجربه کردهاند، کسانی چون بازرگان در این مسیر با بذل توجه به وزنهی هر دو وجه و با تأکید بر شناخت ظرفیتهای آزادیبخشی و استعمار و استبدادستیزی آنها موافق همراهی و تعامل آنها بوده و با تفکر یکسویه و حذفی هرکدام از جریانهای دینی و ملیگرا یا سکولار در نفی و طرد دیگری از در مخالفت درآمدهاند. دو جلد تازهانتشاریافتهی مجموعهی آثار بازرگان، جلدهای سیودو و سیوسه با عناوین «دو قرن همکاری دین و وطن در برابر تهاجم، تمدن و فرهنگ غرب»و « دو قرن همکاری دین و وطن در برابر پدیده غرب»بحثهای مفصل تاریخی و تحلیلی بازرگان در تعامل، همراهی و تفارق دین و وطن در مقابل هجمهی فرهنگ و تمدن غرب را دربرمیگیرد.
تاریخ همراهی و افتراق
جلد سیودوم مجموعه آثار حاصل گفتارهای بازرگان در جلسات دعای کمیل روشنفکران دینی در سال ۱۳۶۸ است که طی ۱۲ جلسه به بررسی ارتباط دو عنصر دین و وطن، یا اسلامیت و ایرانیت، همفکری و همکاری آنها علیه استبداد داخلی و استعمار خارجی پرداخته است. گفتارهای بازرگان در پاسخ به این پرسش شکل گرفته است که؛ چرا و چگونه در ایران، برخلاف فرانسه و اروپا، برخلاف عثمانی و کشورهای سنیمذهب، عنصر دین به کمک و همکاری و حتی رهبری مبارزات علیه استبداد داخلی و استیلای خارجی به میدان آمده است؟ او در پاسخ به این پرسش اثرات ورود و ظهور تمدن و فرهنگ غرب به ایران و برخورد و تقابل مؤمنان، وطنپرستان و روشنفکران (اعم از دیندار و غیر آن) را در طول دو قرن بررسی کرده و به همکاری، تضادها و تقابلهای آنها پرداخته است. بازرگان در بحث خود به رابطه ارگانیک و ریشهای دو عنصر «دین و وطن» یا «دیانت و ملت» یا «اسلام و آزادی» قائل است.دغدغهی بازرگان در این بررسی در مواجهه و تقابل با دو دیدگاه غالب شکل گرفته است؛ یک دیدگاه غالب جریان اسلامگراست که تنها اسلام و نیروهای اسلامی را دخیل و مؤثر در مبارزه میداند. این دیدگاه میل به حذف نیروهای ملیگرا، روشنفکرها، چپها و ... داشته و بازرگان با اشاره به نقش نیروهای ملی در ملی شدن نفت و نهضت مصدق به نقادی این رویکرد پرداخته و بر همدوشی و همراهی جریانهای ملی در مبارزات استبدادستیزی و استعمارشکنی با نیروهای دینی تأکید کرده است. نگاه دیگر غالب در میان روشنفکران مبارزات و موفقیت آن را تنها به تأثیرگذاری روشنفکران راست و چپ اختصاص داده و نقشی برای نیروهای مذهبی قائل نیستند یا نقش آنها را تخریبی ارزیابی میکنند. او در بررسی خود به چرایی و چگونگی ورود عنصر دین به همکاری وطن در مرحلهی اخیر و صدمات و ضربات آن توجه داشته است. تأثیرگذاری عناصری چون ایمان، انگیزش و ایثار نیروها خصوصاً در ایران و تشیع، سابقه و سرمایهی چندین قرنی اسلام و تشیع، پیوستگی با روحانیت و رهبری و تشکیلات اجتماعی و تاریخی آن، تبلیغات و تحریکات و مدیریت آن، تأثیر جهانی، گریز از مرکز و بررسی جنبهی تخریبی آن زوایای موردتوجه بازرگان در این بحث است که فارغ از بطلان یا حقانیت عقاید و با صرف تکیه بر واقعیات و شواهد عینی لحاظ شده است. او در تحلیل خود به واکنشها و نوع همکاری عنصر وطن یعنی ملیون و احزاب دیگر از یکسو و ورود و تأثیرگذاری عنصر دین و ایمان و نیز کسانی که به نام دین وارد میدان شدند، توجه کرده است. بازرگان در بررسی منشأ و خاستگاه چرایی ورود عنصر دین به سیاست، این امر را به زمان رضاشاه و بعد از قضایای شهریور ۱۳۲۰ و حتی مشروطیت و تجدد برگردانده و معتقد است متدینین متوجه شدند که اگر وارد حکومت و سیاست به نوعی نشوند، از قافله عقب خواهند ماند. تهدید کمونیسم و حزب توده و غلبهی گفتمانی ایدئولوژی مارکسیستی لزوم ابتنا بر ایدئولوژی اسلامی را در نظر نیروهای دینی تقویت بخشید.بازرگان در بحث همکاری یا دستکم همدوشی دین و سیاست در نهضت ملی و انقلاب اسلامی به رابطهی دوجانبهی دین و سیاست به معنای حکومت و مبارزات سیاسی تأکید دارد. «نهتنها دین و دیانت و دینداران در کلیه مبارزات، ملییون و ملت ایران در این انقلاب دست و دخالت و اثر داشتند و اسلام نقش بزرگی داشته، بلکه در جهت عکس هم، سیاست یا روح مبارزه یا احساس وظیفه مبارزه، آن هم در دیانت ما و در دینداری ما و در طرز تفکر دینی ما و در معتقدات ما مؤثر بوده است [...] واقعاً این دو با هم گلاویز بودند، دین و مبارزه یا دیانت و سیاست با هم در تعارض بودند در هر دو جهت، هم در جهت آزادی و دموکراسی و هم در جهت استبداد و حکومت رضاشاهی.»بازرگان با تأکید بر حضور مذهب و دینداری در همهی شئون ما از ادبیات، معماری، هنر، فرهنگ و اجتماع نقد خود را متوجه روحانیت بهعنوان رأس نیروهای دینی و مواجههی آنها با سایر نیروها و در اتخاذ سیاست تغلب و تسلط میکند «ادغام یا همکاری و دوشادوش بودن دین و سیاست یا دیانت و مبارزه غیر قابل انکار است [...] مسئله سَرِ چیز دیگری است. آنها که میگویند دین و سیاست باید با هم ادغام و اشراف داشته باشند، مقصودشان روحانیت است، خودشان میخواهند همهکاره و حاکم باشند، آنها گرداننده و صاحباختیار باشند [...] همه چیز از آنها دستور و سرچشمه بگیرد! این عده هم که مخالفت میکنند به تبعیت از اروپاییها و دوران رنسانس است.»بازرگان سلسلهگفتارهای خود را از مشروطیت میآغازد و با سرفصلهای سیدجمالالدین اسدآبادی، نهضت تنباکو و فتوای میرزای شیرازی، نهضت اصلاحطلبی و تجددخواهی، میرزا رضای کرمانی و قتل ناصرالدینشاه، قیام و انقلاب مشروطیت، اولتیماتوم روسها و مهاجرت، قرارداد ۱۹۰۷ بین روس و انگلیس و هرج و مرجهای مشروطیت، کودتای رضاخان و سلطنت پهلوی، جنگ جهانی دوم و قضایای شهریور ۱۳۲۰، دوران اول سلطنت محمدرضاشاه، ملی شدن نفت و مصدق، کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲؛ دومین دورهی سلطنت محمدرضاشاه، نهضت مقاومت ملی و فعالیتهای مارکسیستی، ملی و اسلامی، حقوق بشر کارتر؛ تغییر جهت و وسعت مبارزات و پیروزی انقلاب اسلامی ایران و درنهایت رهبری امام خمینی و نظام جمهوری اسلامی بحث خود را تدوین میکند. بازرگان درنهایت و پس از تحلیل و بررسی مناسبات دین و سیاست، آفتها و مخاطرات آن در پاسخ به چه باید کرد، راه برونرفت را در پیش گرفتن راه توحید، وحدت و انفاق میداند.
تکان تاریخساز
جلد سیوسوم براساس دستنوشتهها و نوشتارهای بازرگان در مسئلهی همکاری دین و وطن در مقابله با تهاجم بیگانگان و تجدد و تمدن غربی تدوین شده است. «وقتی میگوییم همکاری دین و سیاست یا دین و مبارزات، همکاری به معنای خاص دوستی و هماهنگی نیست، میتواند مخالفت و درگیری هم باشد. آنچه موردنظر است حضور مشترک آن دو و مشارکتشان در ظهور و بروز جریانهای سیاسی و اوضاع اجتماعی است که زندگی و تاریخ و سرنوشت ما را تشکیل میدهد.» براساس مقدمهی بنیاد بازرگان از مجموع دستنوشتههای این اثر تنها دستنوشتهیِ هشت فصل موجود بوده و از محتوای فصول ۹ تا ۱۶ اطلاع و برگهای در اختیار بنیاد نبوده است. از دست رفتن دستنوشتهها در مراجعهی عوامل اطلاعاتی به دفتر بنیاد در ۱۴ فروردین ۱۳۸۰ یا احتمال ضعیفتر اکتفای بازرگان به همین هشت فصل، گمانهزنیهای دستاندرکاران انتشار این جلد از آثار بازرگان در این زمینه است.دراین جلد علاوه بر فصول اولیهی نوشتارها در موضوع موردتوجه بازرگان که در سلسلهگفتارهای مندرج در جلد پیشین نیز آمده، شش فصل با عناوین «در تکان تاریخساز»، «تجربههای تلخ تهاجم و نمایشهای زیبای تمدن از فتحعلیشاه تا ناصرالدینشاه»، «بیداری ایرانیان و آزمایش آزادی یا انقلاب نیمبند مشروطیت از سیدجمالالدین تا مدرس»، «تجدد و تقلید به جای آزادی و اصول؛ عصر پهلوی»، «ملی شدن نفت به رهبری دکتر مصدق؛ آزمایشی برای استقلال و استبداد»، «قیام عام علیه استبداد، برای آزادی و استقلال و حکومت اسلامی؛ انقلاب اسلامی ایران به رهبری امام خمینی و تداوم و تحریفهای آن» به این نوشتارها افزوده شدهاند. بازرگان در پیشگفتار بر این تدوین نوشته است: «غرض از تألیف این کتاب و تقدیم آن به هموطنان عزیز و همکیشان ارجمند، گردآوری تمام تصادفها، تلاشها، تجربهها و تحلیلهای چند قرن مبارزات اخیر و مساعی پیگیر ملت ایران و سایر خاورنشینان - مسلمان و غیرمسلمان - در برابر بزرگترین پدیدهی تهاجم و تفوق تاریخ مشترکمان میباشد، ضن آنکه با این بررسی امید است هم به تاریخ و توانمان، دانش بیشتر پیدا کنیم و هم مسلمانی و معرفتمان راستتر و رساتر گردیده و از خرافات کهنه و از انحرافات و آفات تازه رهایی یابیم.»بخش پایانی جلد سیودوم شامل ۸ سخنرانی و یک مصاحبه به مناسبتهای مختلف است با عناوین: «اتحاد کلمه ضرورت دوران سازندگی است»، «حفاظت از ملت و حفاظت از انقلاب عیناً خدمت به خداست»، «در مؤسسه کیهان؛ هنوز نمیدانم در جمع دوستان صحبت میکنم یا در یک جمع نادوست»، «متن انقلاب و ارتباطات سیاسی»، «وظیفه اصلی ارتش، دفاع از تمامیت و امنیت کشور است»، «امیرانتظام معاون انتخابی بنده کارش تماس و ارتباط با سفرا و مأمورین خارجی بوده است»، «زمینههای پیدایش نهضت ملی از کودتای ۱۲۹۹ تا دولت ملی دکتر محمد مصدق»، «انقلاب اسلام و انقلاب اسلامی ما» و «نقش ارتش در بعد جهانیِ جهاد اسلامی».
- نویسنده : یزد فردا
- منبع خبر : خبرگزاری فردا
سهشنبه 21,مه,2024